محمدعلی بهمنی شاعری بود که علاقهمندانش او را در کنار شاعرانی مانند سیمین بهبهانی و حسین منزوی از بانیان «نوآوری در غزل فارسی معاصر» میدانند.
باید با شاعران مهربان بود، حتی اگر محمد علی بهمنی باشد که دو دهه آخر عمرش را با حمایتهای گاه و بیگاه از جمهوری اسلامی و قرار گرفتن در صف معاشران فرهنگی علی خامنهای تباه کرد.
محمدعلی بهمنی پس از تحمل رنج بیماری ناشی از سکته مغزی، ۹ شهریور ۱۴۰۳ در ۸۲ سالگی درگذشت.
در عرصه شعر فارسی بهویژه غزل و ترانه هنرمندی محترم با شعرهایی ماندگار است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بهمنی در فروردین ۱۳۲۱ همزمان با سفر خانواده به دزفول در قطار متولد شد و همین از ابتدا زندگی او را با سفر پیوند داد و سفر یکی از کلیدواژههای پرتکرار شعرهایش شد.
هنگام تولد او خانوادهاش که در اصل تهرانی بودند در بندرعباس سکونت داشتند. زیستن در حال و هوای بندرعباس با شور موسیقایی حاکم بر این شهر، بهمنی را از همان کودکی با ریتم و وزن آشنا کرد.
سابقه انتشار اشعار بهمنی در مطبوعات به دهه سی باز میگردد، وقتی او در دهسالگی شعری برای مادرش سرود که در مطبوعات آن زمان چاپ شد. فریدون مشیری در زندگی بهمنی نقش ویژهای داشت، مشیری کاشف اولین جرقههای استعداد در واژگان بهمنی بود.
در دهه چهل و پنجاه و در اوج شهرت شعر نو فارسی و زیر سایه نامهایی شناختهشده جوانانی فرصت بروز پیدا کردند که وجه تمایزشان با غزلسرایان پیش از خود، طراوت و تازگی در زبان و نزدیکی لحن شعرهایشان با زبان گفتار بود.
در میان این جوانان دو نام جایگاهی ویژه پیدا کردند: محمدعلی بهمنی و حسین منزوی، که از همان آغاز رقابتی همراه با رفاقت داشتند. هر دو شاعر بهدلیل آشنایی با موسیقی ایرانی فرصت ترانهنویسی برای خوانندگان مطرح دهه پنجاه را پیدا کردند.
بهمنی در آن دوران با سرودن ترانه «رودخونهها»، با صدای رامش، مورد استقبال قرار گرفت و نامش را در عرصه ترانه مطرح کرد.
ترانههای «دوست دارم» و «هوای قفس» با صدای حمیرا نیز از دیگر آثار شنیدهشده بهمنی پیش از سال ۱۳۵۷ است.
در اواخر دهه پنجاه و همزمان با اوجگیری اعتراضها، برخلاف حسین منزوی که شعرهای سیاسی مشهوری سروده بود، بهمنی شاعری عاشقانهنویس شناخته میشد. ترانهای در حمایت از کارگران که با صدای فرامرز اصلانی منتشر شد از معدود ترانههای سیاسی بهمنی است.
زبان روان و تعابیر تازه شعر بهمنی در سالهای دهه شصت، که غزلنویسی بار دیگر رونق گرفت، فرصتی فراهم کرد تا این شاعر به صدر عرصه غزلنویسی ایران برسد.
پرهیز از به شعر درآوردن اعتراضهای سیاسی فرصتی بود تا، برخلاف شاعران آن دوره، بهمنی کمتر زیر غضب و سانسور حاکمیت قرار بگیرد.
نمیتوان بهمنی را در زمره شاعران مشهور حکومتی آن دوره قلمداد کرد، چراکه در حدفاصل شاعران مغضوب و محبوب حاکمیت نوسان داشت.
با رونق مجدد موسیقی پاپ در دهه هفتاد نام بهمنی با سرعت در جامعه مطرح شد. انتشار ترانههایی براساس غزلهای بهمنی فرصتی شد تا این شاعر بندرعباسی به محافلی راه پیدا کند که شاعران معروف حوزه هنری، خانه شاعران و دفتر شعر جوان برای فاصله گرفتن از شاعران حکومتی در دهه هشتاد تشکیل داده بودند.
حضور در جلسات و جشنوارههای دولتی بهمرور بهمنی را از چشم جریان شعر مستقل ایران انداخت، هرچند تبحر و تسلط او در سرودن غزل بسیار تمجید شده است.
نقطه اوج شهرت و فعالیت بهمنی به انتشار ترانههایی مانند «دهاتی» با صدای شادمهر عقیلی، «از خانه بیرون میروم» و «بهار بهار» با صدای ناصر عبداللهی بازمیگردد. ترانه «خرچنگهای مردابی» با صدای حبیب از ماندگارترین ترانههای بهمنی است که شهرت آن بیش از دیگر آثار او است.
انتشار کتاب «شاعر شنیدنی است، عشق است» در کنار بازنشر کتاب «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود» آثارش را به پرفروشترین کتابهای آن دوره بدل کرد.
سکونت بهمنی در بندرعباس و آشنایی او با ناصر عبداللهی مجموعه همکاریهایی را رقم زد که امروز بسیاری از آثار ماندگار و خاطرهساز موسیقی پس از انقلاب شناخته میشوند. «طعنه ناشنیده»، «ماه من»، «ای عشق»، «مثل روزای بارونی» آثار محبوب این دوره همکاری است.
شاعری که تبحر و تواناییاش او را برای رسیدن به شهرت از حکومت بینیاز کرده بود، بهمرور با وابستگی به بدنه فرهنگی جمهوری اسلامی به شاعری حکومتی بدل شد که ناچار بود در بزنگاههای سیاسی عملکردی خلاف نظر و خواست مردم داشته باشد. حضور او در شورای موسیقی صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد نیز باعث انتقادهای بسیار به او شد.
دفاع بهمنی از حکومت در جریان اعتراضهای سال ۸۸ خشم جامعه را برانگیخت. نوشتن شعری در مدح راهپیمایی حکومتی ۹ دی و فتنه خواندن اعتراضهای ۱۳۸۸ کنار حضور چندباره او در جلسات شاعران حکومتی با علی خامنهای، دو دهه پایانی عمر بهمنی را به تاریخ سیاه شاعری او بدل کرد.
شاعری که با پشتوانه ارزشهای ادبی آثارش در زمره شاعران صاحبنام غزل فارسی است، اگر همانند سیمین بهبهانی و حسین منزوی از هوش سیاسی و استقلال برخوردار بود نامی بهمراتب معتبرتر از امروز مییافت و خبر درگذشتش، برخلاف شاعران مستقل ایران، با توجه بیشتری مواجه میشد.